زندگی آرام

خاطراتم را می نویسم

زندگی آرام

خاطراتم را می نویسم

بچه...

 

زندگی ام را برایش توضیح میدهم 

 

میگوید اگه بچه دار بشی خیلی از مشکلاتت با اون حل میشن 

 

میپرسم آخه چه جوری؟!!! 

 

میگه از لحاظ احساسی خیلی پر هستی و شوهرت نمیتونه همش و پاسخگو باشه  وقتی یه بچه باشه توجه و احساست تقسیم میشه و... 

 

نظر شما  چیه؟ 

نظرات 8 + ارسال نظر
مهربان دوشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:50 ق.ظ

اینا رو کی سر هم کرده؟وقتی تو با شوهرت اختلاف دارید،این وسط بچه چه کاری میتونه بکنه آخه؟این کلیشه ها رو بذار کنار گلم.تا وقتی مشکل دارید و فکر میکنی تو زندگی با شوهرت اذیتی بچه نیار.البته این یه مسئله کاملا شخصیه که تو دلت بخواد بچه دار شی یا نه،اما اگه من بودم حالا حالاها باردار نمیشدم

نه دلم بچه نمیخواد
نمیدونم آدم سنتی نیست اصلا خیلی به روز وباتجربه است مشاور هم هست

دختر کویر دوشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:36 ق.ظ http://sakhreamtarakkhord.blogfa.com

سلام عزیز
ممنون از حضورت
من اطلاع ندارم ک کی ازدواج کردین و چند سالتون هست و چرا تو دوس نداری نی نی داشته باشی
اما اینا همش شعاره و ببخشیدا چرنده

عاقلانه تصمیم گرفتن از هر چی بهتره...

بازم بهم سر بزن تا دوست بشیم

سه ساله خودم۲۴سالمه منم همیشه اینطور فکر میکردم اما این شخصیتی که بهم گفت خیلی برام عجیب بود واین طرزفکرم به چالش کشیده شد

حتما

makhmal چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 ق.ظ http://makhmaljoon.blogsky.com

سلام عزیزم ببخشید که دیر اومدم.
من خیلی در خصوص ارتباط خودت و شوهرت اطلاعی ندارم و نمیدونم در چه زمینه ای باهم مشکل دارید که بتونم راحتتر توضیح بدم. ولی اینو بهت یگم که بچه دار شدن نیاز به یه روحیه قوی و بالا داره. تا زمانی که خودت از هر نظر تامین نشدی و این آمادگی رو در خودت نمیبینی اصلا باردار نشو. اما از نظر احساسی باید بهت بگم که این درسته که توجه و احساست تقسیم میشه و ناخودآگاه خیلی از وقتت با بچه و رسیدگی به امورات اون میگذره اما تو این شرایط نیاز به یه حامی هست که همه جوره تورو ساپورت کنه. وجود بچه توی زندگی واقعا شیرینه ولی به شرط اینکه شرایط برای مادر و کودک کاملا آماده و محیا باشه. بهرحال امیدوارم که تونسته باشم کمکی کرده باشم تا تصمیم درستی بگیری

ممنونم که سر زدی وقت گذاشتی ونظرت وبهم گفتی عزیزم

عتیق جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:55 ب.ظ http://ateegh.persianblog.ir/

سلام. منم دفعه اوله اومدم اینجا و کلا در جریان هیچی نیستم. فقط می خوام بگم که هر کسی اینو گفته اشتباه کرده خیلی شدید. بچه باید توی یه فضای امن و آروم به دنیا بیاد. هر استرسی توی دوران بارداری و شیردهی و بعدش توی آینده بچه موثره. بچه هیچ مشکلی رو حل نمی کنه تازه یه سری مساله جدید هم خلق می کنه... تا زمانی که مشکلات جدی توی زندگی وجود داره اصلا نباید یه بچه رو وارد زندگی کرد.

ممنونم ازت که بهم سر زدی وراهنماییم کردی عزیزم
مشکلات جدی یعنی چی ها؟

عتیق جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:26 ب.ظ http://ateegh.persianblog.ir/

به نظر من مشکل جدی یعنی مشکلی که احتمال داشته باشه به طلاق منجر بشه... یعنی یه چیزی که به یه جایی برسی که دیگه نتونی تحمل کنی... یه چیزی که با گذشت زمان بدتر شده باشه نه بهتر... و گرنه مشکلات معمول و قهر و آشتی رو که همه دارن. نمیشه نداشت اصلا. شاید نشانه دوست داشتن باشه که آدمها به هم بی تفاوت نیستن. اما چون بلد نیستن توجهشون رو مثبت نشون بدن باعث رنجش همدیگه میشن

بایدفکرکنم

رزآبی یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:44 ب.ظ http://www.asemanbarani.blogsky.com

سلام من فکر میکنم نه تنها با اومدن بچه مشکلت حل نمیشه بلکه بیشتر میشه.یه دغدغه به تمام بی حوصلگی های آدم اضافه میشه.اما آرام جون این نظر شخصیه منه.

متشکرم که نظرت وبهم دادی عزیزم

صمیم یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:09 ق.ظ

این مزخرفات رو میشه بگی کدوم مشاوری گفته ؟ اگه از نظر احساسی آدم تامین نمیشه میره با کسی ازدواج میکنه که تامینش کنه!! نه اینکه وظایف یکی رو بندازه روی دوش کس دیگه ای ..که قراره به این دنیا بیاد تا خلاء های کس دیگه ای رو پر کنه !! تعریف شماها از بچه چیه اخه ؟ این نقش تقسیم شدن محبت رو که گربه خونگی هم میتونه انجام بده !!

گفتم اون طرف این حرف وبهم زده تعریف خودم یا نظرخودم و نگفتم که !

sheida پنج‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:59 ب.ظ http://talkhon314.blogsky.com

سلام آرامه عزیزم ، دلم برات تنگ شده بود .. ایام به کامه ؟
واسه مشکلت :( در وهله اول سعی کن رابطتتون باهم خوب باشه ک محبت به بچه هم برسه ..
دوستان هم گفتن این فکراشتباهه ..
چون وقتی جنینه و هنوز متولد نشده جو بیرون روش خیلی تأثیر میذاره .. اگه همش جروبحث باشه و غصه بخوری خودبخود بچه عصبی میشه ، میشه مثه الان من ک دستام ک میلرزه هیچ ، قرص اعصابم میخورم .. اشتباه نکن عزیزم ..

سلاااااااااااااااااااااااااام چه عجب شیدا جون !!!



خوشحال شدم نظرت ودیدم ممنون ازاینکه نظرت وبهم گفتی

اشتباه نمیکنم آخه یارو اینقدربااعتمادبنفس حرف میزد که ...

ولی الان میفهمم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد