زندگی آرام

خاطراتم را می نویسم

زندگی آرام

خاطراتم را می نویسم

چه سخته


   چه سخته دلت هیچ آرزویی نداشته باشد جز مردن



   حس میکنم واقعابیماری روانی گرفتم ، خیلی دوست دارم برم یه روان پزشک از این روان شناس ها که خیری به ما نرسید!



   ولی دوست ندارم شوهرم بفهمه ، نمیتونم یه جوری برم که نفهمه ...

نظرات 3 + ارسال نظر
erfan1995 سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:13 ق.ظ

shayad on bayad bere asan

پسر سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:47 ق.ظ http://iamman.blogfa.com

باز هم تابستان
باز هم من داغ
بدون حوا می جنگم با
داغی و تابستان

صبا سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:59 ق.ظ http://maokhoda.persianblog.ir/

آرام جون مراقب خودت باش گلم.توکل به خدا

چشم عزیزم ممنونم
ایشالله ،بعضی اوقات خیلی بد میشم الان خوبم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد