زندگی آرام

خاطراتم را می نویسم

زندگی آرام

خاطراتم را می نویسم

کوچه نشینی قدیم = وب گردی جدید

امان از این وب گردی !


ازساعت 7 تا حالا درون وب بیخود و بی جهت میگردیم و حرکت عقربه های ساعت فراموش ...


اینک همسر تلفن میکند (گرسنه شده ) میگوید شام چی داریم ؟


تازه خانم وبگرد یادش میاید که 2ساعته وبگردبوده و شام هیچ!


میگویم سورپرایز باشد تا بیایی ، زمان زیادی نمانده که  برسد، عدسی درست میکنم



یادم آمد مادر بزرگ میگفت زن های قدیم ساعت هادرکوچه مینشستند و همه چیزیادشان میرفت


ازحرف زدن خسته هم نمیشدن مگر شوهر یکی میآمد یا غذای کسی میسوخت یا شب میشد یا


خدایی ناکرده بچه ای میافتاد در حوض و ...


زن های جدید به وب میروند در آنجا میمانند تا برق برورد ، اعتبار اینترنت تمام شود ، شوهر اس


دهد یا تل بزند یا خدایی ناکرده به خانه برسد


بروم تا نرسیده



نظرات 4 + ارسال نظر
امین دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 04:57 ق.ظ http://over.blogsky.com

وبگردی :شغل جدید ادم های بیکار
قبلا الافی میکردن که بیکار نباشن

ولی من بیکار نبودم اتفاقا خیلی هم کار داشتم ، بنظرم جمله ات نیاز به تفکر و تغییر داره.

البته ممکنه برا بعضی ها صدق کنه

سارا دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:20 ب.ظ http://haleman.blogsky.com

حالا خوبه تو یه انگیزه ای برای بلندشدن از پای نت داری
من که هیچچی!

پس چی میشه که پا میشی؟

sheida دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://www.talkhon314.blogsky.com

خدایی نکرده به خانه برسد؟؟! ما که شوهر نداریم ، دلتان بسوزد - آپم عزیزم ..

شتریست که در خانه ات مینشیند ، انشالله به زودی

سارا دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:39 ب.ظ http://www.gelayol.blogsky.com

عجب!
اما من شامم رو مییذارم بعد میام ساعتها اینجا...
وقتی پای نت میشینم دوس دارم دغدقه-دغدغه دقدغه چطوری نوشته میشه چه میدونم
ینی میخوام فکرم مشغول نباشه
عجباااااااااااا

من که هرچقدرم مشغول باشم تو وب میام همه چی یادم میره،البتهمن کارم با نت هست خیلی کم وبگردی میکنم اما خیلی دوست دارما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد